ارشیدا جونمارشیدا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

ارشیدای مامانی

من اومدممممممممممممم

سلاااااااااااااام به همه ی دوستای با معرفتم که با اینکه نمیتونستم بیام اینجا باز هم مرتب به من سر زدن و لطف و مهربونیشونو تمام و کمال به من نشون دادن، واقعا از همتون ممنونم و از اینکه شما رو دارم احسااااس فوق العاده خوبی دارم.همتون رو میبوسم عزیزای من و اما معذرررررررت بابت اینکه اینجا نتونستم بیام بنویسم و شما رو منتظر گذاشتم.به بزرگواری خودتون ببخشید .از عید قربان تا الان خیلی سرم شلوغ بود ،مهمونای مامانم و مهمونای مادر شوهرم از یک طرف و از طرف دیگه پایان نامم که خداروشکر از یک مرحله ی سختش به خوبی رد شدم. حالا باید تمرکزمو بذارم روی فصل ١ و ٢ که خیلی هم وقتگیره، خلاصههههههه یک پام خونه و مطالعه مقاله بود و یک پامم دانشگام که ...
1 آبان 1392